• 10 ماه پیش

  • 5.1K

  • 06:24

پروین اعتصامی | زن در ایران | صدای صدیقه کامور

شعر با صدای شاعر
2
توضیحات

▨ نام شعر: زن در ایران

▨ شاعر: پروین اعتصامی

▨ با صدای: صدیقه کامور

▨ پالایش و تنظیم: شهروز

_____

این شعر را پروین اعتصامی در سال ۱۳۱۴ سروده و آن را به مناسبت کشف حجاب و اصلاحات به وجود آمده برای زنانِ ایران، به رضاشاه پهلوی تقدیم کرده است.

ــــــ

زن در ایران، پیش از این گویی که ایرانی نبود

پیشه‌اش جز تیره‌روزی و پریشانی نبود


زندگی و مرگش اندر کنج عزلت می‌گذشت

زن چه بود آن روزها، گر زآن‌که زندانی نبود؟!


کس چو زن اندر سیاهی قرن‌ها منزل نکرد

کس چو زن در معبد سالوس، قربانی نبود


در عدالت‌خانهٔ انصاف زن شاهد نداشت

در دبستان فضیلت، زن دبستانی نبود


دادخواهی‌های زن می‌مانْد عمری بی‌جواب

آشکارا بود این بیداد، پنهانی نبود


بس کسان را جامه و چوبِ شبانی بود، لیک

در نهادِ جمله گرگی بود، چوپانی نبود


از برای زن به میدان فراخ زندگی

سرنوشت و قسمتی جز تنگ‌میدانی نبود


نور دانش را ز چشم زن نهان می‌داشتند

این ندانستن، ز پستی و گران‌جانی نبود


زن کجا بافنده می‌شد، بی نخ و دوکِ هنر

خرمن و حاصل نبود، آنجا که دهقانی نبود


میوه‌های دکهٔ دانش فراوان بود، لیک

بهر زن هرگز نصیبی زین فراوانی نبود


در قفس می‌آرمید و در قفس می‌داد جان

در گلستان نام از این مرغِ گلستانی نبود


بهر زن تقلید، تیه فتنه و چاه بلاست

زیرک آن زن، کو رهش این راه ظلمانی نبود


آب و رنگ از علم می‌بایست، شرط برتری

با زمرد یاره و لعل بدخشانی نبود


جلوهٔ صد پرنیان، چون یک قبای ساده نیست

عزت از شایستگی بود از هوس‌رانی نبود


ارزش پوشانده، کفش و جامه را ارزنده کرد

قدر و پستی، با گرانی و به ارزانی نبود


سادگی و پاکی و پرهیز یک‌یک گوهرند

گوهر تابنده تنها گوهر کانی نبود


از زر و زیور چه سود آنجا که نادان است زن؟!

زیور و زر، پرده‌پوشِ عیبِ نادانی نبود


با صدای
صدیقه کامور

رده سنی
محتوای تمیز
shenoto-ads
shenoto-ads